در اين مقاله سعي داريم اطلاعاتي در رابطه با تاريخچه رنگ در ايران در اختيار شما قرار دهيم. از سال ها قبل انسان ها براي حفاظت از سطوح مختلفي مانند فلزات، چوب، سنگ و … از مواد رنگي معلق در مايع به صورت پوششي نازك استفاده مي نمودند تا علاوه بر كند كردن روند خوردگي، محيط اطراف خود را نيز زيباتر كنند. در واقع استفاده از رنگ ها توسط انسان براي كشيدن نقاشي در غارها به دوران هموساپينس (تقريبا ۴۰۰۰۰ هزار سال قبل) باز مي گردد. مواد اوليه اين رنگ ها از خون، زغال چوب، مواد معدني، آب توت و شيره استبرق بوده است. دنيايي كه ما آن را نظاره مي كنيم از دو عنصر مهم تجسمي تشكيل شده است اين دو عنصر عبارتند از فرم (شكل) و رنگ كه هر كدام لازم و ملزوم يكديگرند. زيرا با برخورد نور به شيء و انعكاس آن باعث ديدن رنگ مي شود. هر موجودي كه در اين دنيا به چشم مي خورد ابتدا از لحاظ شكل و اندازه احساس مي گردد، سپس در حالي كه داراي پوششي از رنگ است مورد توجه قرار مي گيرد. رنگ در دنياي امروز نقش بسيار مهمي در پرورش ذوق و قرايح بشري و ارضاي نيازهاي زيبا شناختي وي ايفا مي كند. بدين جهت است كه احساس رنگ را به تعبيري حس هفتم ميگويند. انسان در پهنه توليد تزئين خانه ها ، پوشاك ، هنر ، نقاشي ، صنايع كشتيراني و امور ارتباطات محصولات مصرفي در صنايع فضايي و خلاصه در همه شئونات با رنگ سر و كار دارد . بطور كلي از رنگ علاوه بر ايجاد زيبايي محيط جهت حفاظت اشيا در مقابل عوامل طبيعي و غيره استفاده مي شود .
تاريخچه رنگ در ايران باستان :
سابقه استفاده از مواد رنگي ( تاريخچه صنعت رنگ ) توسط انسان به دوران غارنشيني مي رسد. اولين كاربرد واقعي و عملي مواد رنگي را مي توان در ساختن كشتي نوح مربوط دانست كه براي جلوگيري از نفوذ آب و پوسيدگي آن از مواد رنگي استفاده شده بود. بعدها از مواد رنگي براي حفاظت چوب از پوسيدگي در بناهاي چوبي و زماني كه استفاده از وسايل آهني متداول شد. براي جلوگيري از زنگ زدن آنها استفاده مي شد . اولين ملتي كه اساس رنگ آميزي موها را به وجود آوردند بنا به شواهد، چيني ها بودند كه در سه هزار سال قبل از برگ و ريشه درختان رنگ تهيه كرده و جهت موها به كار مي بردند و بعدها در كشورهاي ديگر آسيا رنگ هاي گياهي شناخته شد كه امروزه هم از آن استفاده مي شود مانند حنا، خضاب، بابونه و رناس. مصرف حنا بين زنان آفريقايي و ايراني از 5000 سال پيش مرسوم بوده است و چون اين رنگ ثابت نيست به مرور زمان به خالكوبي گرايش پيدا نموده و روي بدن خود را با خالكوبي ميآراستهاند. ولي به دليل خاصيت استحكام بخشي حنا به پوست انسان و زيبايي رنگ آن، هميشه و حتي در حال حاضر نيز مورد توجه بياري از انسانها در دنياست. [caption id="attachment_8377" align="aligncenter" width="800"]
تاريخچه رنگ در ايران باستان - مصرف حنا[/caption] اعتقاد بر اين است كه رنگرزي ابتدا از ايران به مصر و سپس فنيقيها و بعد از آن به روميان منتقل شده است. نقوش روي آثار تاريخي به دست آمده از مكانهاي مختلف ايران مانند دسته چاقوي به دست آمده از شوش مربوط به 5 تا 6 هزار سال پيش از ميلاد و نقاشيهاي به دست آامده از غارهاي هوميان، ميرملاس و دوشهي لرستان و آثار مفرغي آن، نشان از كاربرد الياف به جهت لباس و به طبع استفاده از رنگ براي رنگرزي يا نقاشي دراند. از هزاره سوم قبل از ميلاد جوامع ساكن در ايران، بعد از آشنايي با سنگ لاجورد در افغانستان از رنگ زيبا و گران قيمت آن در آثار خود بهره گرفتند. [caption id="attachment_8381" align="aligncenter" width="960"]
غارهاي هوميان - تاريخچه رنگ در ايران[/caption]
حكومت ايلاميهاي ساكن ايران به دليل گراني لاجورد، موفق به توليد رنگ آبي تند با استفاده از مس شدند كه ضمن ارزان بودن، از درخشندگي خاصي نيز برخوردار بود.اين رنگ آبي را بيشتر براي مهرهاي استوانهاي به كار ميبردند. از دوران ساسانيان و پس از آن، هنرمندان ايراني هفت رنگ را براي رنگ آميزي آثار البسه و يافته هاي خود انتخاب و استفاده ميكردهاند كه همواره سه رنگ آبي، قرمز و طلايي يا زرد را به عنوان رنگهاي اصلي و زمينه كار و چهار رنگ ديگر يعي سفيد يا نيلگون، سبز، بنفش و نارنجي را به عنوان رنگهاي مكمل مورد استفاده قرار ميدادهاند.
نقاشيهاي شهر نيشابور مربوط به دوران ساسانيان، نقاشيهاي كوه خاجه در سيستان، تزيين مسجد جامع نايين مربوط به صدر اسلام، نقاشيهاي داخل بناي سنگ بست در نزديكي مشهد مربوط به دوران غزنويان، مسجد جامع بسطام مربوط به دوره سلجوقيان، تزيينات نقاشي مسجد جامع ساوه و نقاشي مسجد شيخ احمد در تربت جام مربوط به دوره ايلخانيان، بقعه شيخ صفي الدين اردبيلي و بقعه شيخ ابومسعود مربوط به دوره تيموريان و موارد بيشمار ديگر از جمله آثار گرانبهايي هستند كه در آنها از رنگ به جهت نقاشي و تزيين استفاده شده است.
هرودوت در شرح بناي هگمتانه در همدان به رنگ حصارها اشاره دارد كه " هر ديوار به ترتيب با رنگهاي سفيد، سياه ارغواني، آبي، سرخ، سيمي(نقرهاي)، زري (طلايي) ساخته شده بود."
در بندهش در توصيف گنگ دژ كيخسرو به هفت رنگ ديوارها اشاره دارد كه از اين قرارند: زرين، سيمين، پولادين، برنجين، آهنين، آبگينه و كاسگين(لاجورد).
ابوعلي سينا ليستي از رنگها را براي سردي و گرمي بدن و از رنگ گلهاي قرمز براي خون و زرد براي صفرا به جهت بهبود بيماران تهيه و استفاده مينمود.
رنگرزان در ايران از جايگاه ويژهاي برخوردار بوده اند. پلوتارك مورخ يوناني مينويسد: وقتي سپاهيان اسكندر وارد ايران شدند در بين اشيايي كه به دست آوردند و به غيمت بردند، 5000 تالنت (هر تالنت 60 كيلوگرم) پارچه ارغواني بود كه تا 120 سال پس از آن لطمهاي به رنگ پارچه و استحكام آن وارد نميشد. وي اشاره ميكند كه ايرانيان از موم و عسل براي ثبات رنگ استفاده ميكردهاند كه احتمالا چاپ كلاقهاي يا باتيك بوده باشد. قديميترين پارچه و الياف بافته شده مربوط به دوره هخامنشيان است. قطعاتي از نمدهاي رنگي از اين دوران نيز به دست آمده است كه بر ف ريسندگي و بافندگي صحه ميگذارد.
هنر فرش ايران از قالي پازيريك تا فرش بهار خسرو كه توسط قطعه قطعه گرديده و به غنيمت برده شد و فرش مقبره شيخ صفي الدين اردبيلي كه با نخلهاي طلا و نقره و نقوش زيباي رنگين بافته شده است و در موزه ويكتوريا و آلبرت لندن نگه داري ميشود و گليمهاي بسيار با ارزش چهارمحال و بختياري، كردستان، لرستان، گبههاي زيبا و بسيار با ارزش و مدرن فارس تا فرشهاي ذيقيمت تركمنهاي شمال ايران و فرش بينظير تبريز، مشهد و اصفهان تا فرشهاي بسيار با ارزش و جهاني كرمان، همگي نمونههايي از ذوق هنرمندان ايراني در به كارگيري رنگ در رنگرزي است؛ البته انتقال سينه به سينه و عدم مكتوب نمودن تكنيكها و روشها از جمله معايب و مباحث رنگ و هنر در ايران به شمار ميآيد.
احتمالا هنر نقاشي لاكي از چين يا هند وارد ايران شده است و تا قرن هشتم هجري در ايران معمول بوده است؛ سپس مجددا در دوران صفويه و زنديه تا قاجاريه رشد خوبي نموده و شهرت زيادي داشته است. نقاشي لاكي بر خلاف نام آن، از حشره قرمزدانه نبوده، معمولا در دوران زند و قاجار از ورني در ساخت آثار لاكي استفاده ميشده است. اين هنر براي توليد قلمدانها، جلد كتاب، قاب آينه، صندوقچه، وسايل تزييني و غيره بوده است. از جمله موارد مكتوب در خصوص رنگ و رنگرزي در ايران ميتوان به اين آثار اشاره نمود: گلستان هنر اثر قاضي مير احمد شرف الدين حسين منشي قمي (953 تا 999 هجري) كه در آن ساختن رنگها با بياني شاعرانه ذكر گرديده است. طريقه ساختن رنگ زنگاري، سفيد آب شيخ، سرنج، شگرف (شنجرف)، زرنيخ، رنگهاي چسبي تركيبي با سرپشم حيواني جهت رنگ كاري و رنگ آميزي سطوح و مواردي ديگر به همراه چگونگي تركيب آورده شده است. در رساله مداد الخطوط اثر خواجه ميرعلي هروي كه در 951 در بخارا درگذشته است و رساله سراط السطور تاليف سلطان علي مشهدي(خوشنويس) در سال 920 هجري كه درباره مركب سازي و رنگ نمودن كاغذ و از به كاربردن دوده، صمغ عربي، زاج قبرسي، مازو، برگ مورد، حنا، وسمه، نشادر و زعفران صحبت به ميان آورده است؛ و در ساختن شنگرف، زاج و گل ختمي، موي سر آدمي، سبوس برنج، گوگرد، سيماب(جيوه)، كبريت(گوگرد)، آب انار، سريشم، نشادر، سركه انگور، پودر مس(زنگار)، آب ماست، دوغ، صمغ، انزروت(درختي در فارس) نام برده است. در رسالات قديمي ايراني مانند گلزارصفاي صيرفي، گلستان هنر و تحفه الحكيم مومن و گلشن حكمت محمد معالي، مجموع الصنايع ميريحيا، گنج باد آورده صاحب قرآني ميرزا امان اله حسيني، بيان خوشنويسي محمد اعظم، رساله بوقلمون تحفه السامي سام ميرزا، روضه الصفاه ميرخواند، گلزار صفاي صيرفي، قانون الصور صادقي و ... در خصوص رنگ آميزي كاغذ، رنگ سازي و مركب سازي بخشهايي اختصاص داده شده است. صنعت رنگ سازي در ايران و دنياي اسلام مرهون زحمات دانشمندان علم شيمي است كه عموما به آنها كيمياگر ميگفتند. ابوبكر محمد ابن ذكرياي رازي (869تا925 ميلادي) كه تقطير نفت سياه و تجزيه آن به نفت سفيد و سياه از جمله دست آوردهاي وي به شمار ميآيد و در كتاب خود به نام الاسرار في الكيميا روشهاي كيمياگري بسياري براي ساخت لاجورد، نيل، فيروزهاي و غيره بيان كرده است كه از آنها به عنوان رنگدانه براي مصارف نقاشي و لعاب كاري استفاده ميشده است. ابوريحان بيروني ( 973 تا 1501 ميلادي) كه كشف صمغ موميا (هيدروكربورها)، خواص فيزيكي و شيميايي پارافين طبيعي و آسفالت طبيعي( نوعي قير متراكم و براق بيشكل، داراي رنگ قهوهاي و سياه) از جمله دست آوردهاي وي ميباشد.جابر ابن حيان ابن عبدالكوفي براي نخستين بار جوهر شوره(اسيد استيك)را از تقطير زاج سبز و شوره و تقطير سركه به دست آورد، علاوه بر اين تهيه سفيد آب سرب( هيدرات و كربنات سرب)، تهيه كربنات سديم يا نمك قليا از خاكستر گياه اشنان يا اشخار، تهيه نشادر مصنوعي يا آمونيوم كلرايد و تهيه زرنيخ يا آرسن( سولفور آرسنيك)، تهيه كربنات سرب نيز از جمله دست آوردهاي جابر ابن حيان به شمار ميآيد و ابوعلي حسين ابن سينا(980 تا 1037 ميلادي) از جمله اين افراد هستند. لازم به ذكر است كه تهيه شنگرف يا شنجرف يا سينابر مصنوعي از دست آوردهاي شيمي دانان ايراني است.
ارنست گرابه باستان شناس بر اين باور است كه نخستين بار در دوران خلفاي عباسي يا ظروف آبي و سفيد مواجه ميشويم كه قرن چهارم هجري به اوج خود ميرسد. ساخت اين ظروف در اواخر قر هشتم هجري قمري مجددا در سوريه و ايران متداول ميگردد و عمدتا رنگ آبي كبالت در چين و در دوره سسله مينگ معمول بوده است و در قرن چهاردهم ميلادي به بعد، از چين به اروپا و ايران صادر ميشود. از دوره تيموريان نقوش به رنگ سياه و آبي در زير لعاب ديده ميشود و ساخت ظروف آبي و سفيد تا قرن سيزدهم در ايران ادامه داشته است.
شاردن و تارونيه سياحان فرانسوي در مسافرتهاي مكرر خود به ايران از رنگهاي گياهي و معدني كه داراي ثبات بسيار خوبي بودهاند و از رنگرزي ايرانيان ياد كردهاند. آنان از خاك رس، زاج، روناس، بقم، نيل، صمغ درختان، پوست و ميوه آنها مانند: گردو، انار، كاه، حنا، اسپرك، برگ مو، عصاره ليمو و غيره نام برده اند.
ايرانيان در دوره اسلامي با افزودن اكسيد قلع( استانيك اكسيد) به لعاب چيني و كشيدن رنگ آبي، ارغواني، زرد، سبز، بر روي لعاب نپخته ( اين عمل نياز به تبحر، قدرت و اطمينان صنعتگر يا هنرمند دارد) آثار زيبايي را در اين زمينه خلق نموده اند كه در صنعت و هنر لعاب از اهميت بالايي برخوردار است. شاردن سياح فرانسوي در 1643 ميلادي يعني قرن دهم هجري به ايران مسافرت نموده و مينويسد: در ايران نفت سياه و سفيد در پوشش رنگ به كار ميبردند و نوشته است در ايران از روغن براس ساختن رنگ استفاده ميشود همان گونه كه ما اي كار را انجام ميدهيم. در نگارگريهاي ايراني سده 13 و 14 از آبي لاجورد حاصل از آزوريت استفاده شده و در قرن 15 ميلادي آبي لاجورد مرغوبي جاي سنگ لاجورد را گرفته است.
يوهانس ايتن استاد و مدرس مدرسه باهاوس در مورد رنگ آميزي ايرانيان مينويسد: (يكي از ويژگيهاي رنگ آميزي ايرانيان دوره اسلامي، به كارگيري رنگها در كاشي كاري بناها، به ويژه مساجد است كه با رنگ آميزي مناسب، خشونت مواد ساختمان را زدوده اند و چنان تركيبي به وجود آورده اندكه توزيع رنگهاي آبي/ فيروزهاي و لاجورد در مجاورت سفيد، زرد، قهوهاي و سبز زيتوني، هماهنگي چشم نوازي پيدا ميكند و نمادي با اثر رواني جذاب به خود ميگيرند).
ايرانيان از تركيب براده طلا، سولفور نقره، فلز مس و براده الماس، شيشههايي ميساختهاند كه به عنوان جواهر كاربرد داشتهاست. دلرباي بدلي موسوم به آون تورين از مخلوط كردن شيشه با روغن تخم مرغ و ساير روغنها يا مواد آلي و مس و عمل احيا در محيط مناسب حاصل ميگرديد. اين روش از تجربيات رازي، شيميدان بلند آوازهاي ايراني بودهاست.
تاريخچه صنعت رنگ در ايران :
از تاريخ پيدايش رنگ صنعتي و پديد آورندگان آن، اطلاع درستي در دست نيست اما يكي از روايات پيرامون اين موضوع، حاكي از آن است كه شخصي آمريكايي به نام « Du Pont » كه در زمينه ساخت ساچمه و باروت فعاليت داشته، روزي پس از شكار و به قصد رفع خستگي، قنداق تفنگ خود را زير سر گذاشته و مي خوابد. پس از بيداري، با ديدن قنداق تفنگ كه در اثر برخورد با سبزه ها به رنگ سبز در آمده، فكر توليد رنگ در ذهن او جرقه مي زند، فكري كه با آتش گرفتن انبار باروت او و انصراف از ادامه شغل قبلي، به مرحله عمل در آمده و به اين ترتيب نام « دوپونت » به عنوان اولين توليد كننده رنگ صنعتي در جهان به ثبت مي رسد.
همانطور كه گفته شد قبل از توليد رنگ صنعتي، تمامي رنگ ها از گياهان و پودرهاي صنعتي به دست مي آمدند مثلاً از گياهاني مثل: روناس، حنا، گل سفيد، لاجورد، بزرك و …. استاد كاران نقاش، رنگ مورد نياز خود را در پاي كار به صورت دستي و با فرمول هاي سنتي تهيه مي كردند، اما رفته رفته استفاده از مواد معدني در ساخت رنگ ها متداول شده و بعدها نيز استفاده از پيگمنت هاي آلي، رواج يافت. در حال حاضر، رنگ هايي كه بيشتر در كشورهاي جهان سوم و در حال توسعه استفاده مي شوند، در كشورهاي پيشرفته از چرخه استفاده خارج شده اند زيرا در آنها، اكسيد سرب كه سرطان زاييش ثابت شده، به كار فته است.
تاريخچه صنعت رنگ سازي به شيوه مدرن و به عبارت ديگر، رنگ سازي كارخانه اي در ايران، به سال ۱۳۱۵ و زماني باز ميگردد كه مرحوم احمد صانعي ضمن بازديد از نمايشگاهي در كشور آلمان كه در آن انواع ماشين آلات صنعتي و از جمله ماشين آلات رنگ سازي به معرض، نمايش گذاشته بود، انديشه راه اندازي كارخانه اي در ايران را در ذهن او متبلور ساخته و پس از بازگشت به كشور، مقدمات ورود ماشين آلات مذكور را فراهم آورد و سر انجام به سال ۱۳۱۸ اولين شركت رنگ سازي در كشور به نام « شركت رنگ سازي ايران »، فعاليت رسمي خود را آغاز كرد.
در سال ۱۳۱۸، اولين واحد رنگسازي امروزي به نام رنگسازي ايران اقدام به توليد و عرضه رنگ روغــني كارخانهاي نمود و پس از آن شركتهاي رنگ سرو و رنگ شمس فعاليت رنگسازي خود را آغاز نمودند. در آن سالها هنوز رنگ روغني كارخانهاي با استفاده از روغن هاي گياهي و پودرهاي معدني توليد مي شـد و اين امر تا سال ۱۳۴۱ كه اولين محصول رنگ روغني با استفاده از رزين الكيد توسط شركت پلاسكار به بازار عرضه گرديد، ادامه داشت.
رنگ پلاستيك بر پايه پلي وينيل استات براي مصارف ساختماني نيز براي اولين بار در سال ۱۳۳۸ توســـط شركت پلاسكار توليد و عرضه شد و پس از آن شركتهاي هاويلوكس ،رنگين، ديروپ، سوپر رنگ از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۷ به تدريج، رنگ پلاستيك خود را به بازار عرضه نمودند.
در واقع مي توان گفت كه در سال ۱۳۴۴ صنعت رنگسازي در ايران شكل تازه اي يافت و واحدهاي مـتعددي فعاليت خود را آغاز نمودند. شركتهاي تاباشيمي، ديروپ ايران، رنگين، سوپررنگ و پارس پامچال از جمله شركتهايي هستند كه در اين سال پا به عرضه صنعت رنگ كشور گذاشته و محصولات جديدي مانند لاكهاي روي چوب، رنگهاي هوا خشك و كورهاي صنعتي و رنگهاي تعميري خودرو را به بازار عرضه نمودند.
از اواخر دهه ۵۰ تعداد واحدهاي توليدكننده رنگ افزايش يافت و امروز صنعت رنگ كشور با بيـش از ۳۵۰ واحد صنعتي مجاز با مجموع ظرفيت ۹۰۰ هزارتن در سال توليد انواع رنگهاي ساختماني و صنعتي و همچنين صدها واحد غير مجاز مشغول به فعاليت مي باشد.
به سال ۱۳۴۴ باز ميگرديم كه براي اولين بار رزين الكيد بوسيله رنگسازي ايران و رزيـن پليوينيلاستات نيز توسط پلاسكار توليد گرديد و پس از آن شركتهاي پارس سادولين، ديروپ ايران اقدام به توليد رزين الكيد و هو خست ايران به توليد رزين پليوينيلاستات همت گماردند. و امروز صنعت رزين كشور با بيش از ۱۲۰ واحد صنعتي و مجموع ظرفيت ۷۵۰ هزارتن در سال قادر است انواع رزينهاي پليوينيلاستات و كوپليمرهاي آن، انواع رزينهاي الكيد و اصلاح شده آن، آمينو رزينها، انواع پلياستر غيراشباع، رزينهاي اكريليك و رزين فنوليك را توليد نمايد.
خلاصه تاريخچه صنعت رنگ در ايران
سال ۱۳۰۰- استادكاران نقاش، رنگ مورد نياز خود را از مواد گياهي و معدني و در پاي كار به صورت دستي و با فرمول هاي سنتي تهيه مي كردند.
سال ۱۳۱۸- آغاز به كار اولين كارخانه رنگ ساري كشور به نام رنگ سازي كشور به نام رنگ سازي ايران و توليد و عرضه رنگ روغني.
سال ۱۳۳۸- اولين رنگ پلاستيك بر پايه رزين پلي وينيل استات براي مصارف ساختماني و توسط شركت پلاسكار، توليد و عرضه شد. سال ۱۳۴۱- اولين رنگ روغني با استفاده از رزين الكيد توسط شركت پلاسكار، توليد و عرضه شد.
سال ۱۳۴۴- تحولي شگرف در صنعت رنگ سازي كشور با گشايش شركت هاي تابا شيمي، ديروپ ايران، رنگين، سوپر رنگ و پارس پامچال و ارايه محصولات جديد شامل لاك هاي چوب، رنگ هاي هوا خشك و كوره اي صنعتي و رنگ هاي تعميري خودرو بود
سال 1349- تاسيس سنديكاي رنگ توسط شركت هاي رنگ سازي ايران كه امروزه با نام انجمن رنگ و رزين ايران با 24 عضو مشغول فعاليتند.
سال 1360- با تلاش آقايان بنيان گذاران صنعت رنگ در ايران ( به عنوان معتمدين صنعت رنگ )، فعاليت اتحاديه رنگ فروشان كه پس از انقلاب و تعطيلي اتحاديه ها، متوقف شده بود از سر گرفته شد. سال 1360 با تهيه و توزيع مواد شيميايي زيرنظر وزارت بازرگاني و شكل گرفتن اتحاديه ها و شوراي فرهنگ و چسب و رزين و همزمان با تاسيس شركت تعاوني و توليد كنندگان رنگ و محصولات وابسته با 23 عضو كه تا به امروز 244 عضو و با افتخار و نوآوري و ارائه خدمات فني و فرهنگي و آموزشي و ارتباط با سازمانهاي علمي و پژوهشي خارج و داخل صنعت رنگ كشور را توليد مي كنند، و لازم به ذكر است تعدادي از كارخانجات رنگسازي با مجوز و بدون مجوز نيز به كار مشغولند و در نتيجه از سال 1350 تا 1383 با گسترش كارخانجات رنگسازي در كشور قريب به يقين تعداد آن ها به 300 نفر واحد صنعتي مي رسد. گفتني است كه با تاسيس رشته رنگ در سال 1381 و تشكيل صنايع همگن زيرنظر وزارت صنايع و معادن و اتاق صنعت تغييري بسيار مثبت در وضعيت صنعت رنگ در كشور، به وجود آمد چون تا قبل از آن، هر كس گنجينه اسرار حرفه اي خودش بود خودش بر سر پاتيل مي رفت و مواد مختلف را مخلوط مي نمود و اين موضوع باعث مي شد كه همه كاركنان هميشه در سطحي كه بودند، بمانند ولي حالا مهندسين جوان با مطالعه و تحقيق، امكان ساخت رنگ كوره اي، اپوكسي يا پلي يورتان و رنگهاي دريائي را فراهم نموده اند، البته هنوز به حد طراحي فرمول بندي نرسيده ايم و تحت ليسانس كار مي كنيم و لذا لازم است دولت با سرمايه گذاري در مراكز پژوهشي و تامين مالي محققين، زمينه حضور داشتن فني را محقق نمايند.
با توجه به پيشرفت روزافزون دانش بشري ساخت و توليد رنگ هاي ساختماني و صنعتي نيز رشد چشمگيري داشته از اين رو شاهد توليد رنگ هاي مختلفي مانند روغني، اكريليك، پلاستيك، نيمه پلاستيك و … بوده ايم. در خصوص دسته بندي رنگ هاي ساختماني بايد بگوييم كه به دو شاخه قابل شستشو (رنگ هاي روغني و يا آكريليك) و غيرقابل شستشو (رنگ هاي پلاستيك و نيمه پلاستيك) تقسيم مي گردد.
شايد براي شما جالب باشد كه بدانيد پيش از سال ۱۳۰۰ كه هنوز هيچ كارخانه اي تحت عنوان كارخانه توليد رنگ در ايران وجود نداشت، استادكاران نقاش براي رنگ كردن ساختمان ها، كاخ ها و ابنيه هاي دولتي از مواد گياهي و معدني به صورت دستي و سنتي و فرمول هاي خاص خود استفاده مي نمودند. سابقه پيدايش صنعت رنگ در ايران به سال ۱۳۱۸ باز مي گردد و اولين مركز توليد رنگ هاي روغني در كشورمان، شركت رنگسازي ايران نام گرفت و پس از آن شركت هاي سرو و شمس تاسيس شدند. در آن سال ها هنوز رنگ روغني كارخانهاي با استفاده از روغن هاي گياهي و پودرهاي معدني توليد مي شـد و اين امر تا سال ۱۳۴۱ كه اولين محصول رنگ روغني با استفاده از رزين الكيد توسط شركت پلاسكار به بازار عرضه گرديد، ادامه داشت.
همانطور كه پيش تر به آن اشاره شد رنگ هاي ساختماني به دو دسته رنگ هاي قابل شستشو و غيرقابل شستشو تقسيم مي گردد كه در ادامه به توضيحاتي در خصوص هر يك از اين رنگ ها خواهيم پرداخت. شما مي توانيد براي مطالعه چند راهكار ساده براي نقاشي منزلبر روي لينك كليك نماييد.
رنگ هاي روغني يا آلكاپيدي
اگر بخواهيم توضيحاتي در خصوص اين نوع رنگ ها ارائه دهيم بايد بگوييم كه مقاومت بسيار زيادي در مقابل فرسودگي و ترك خوردگي داشته و سطح مورد نظر را بسيار هموار مي كنند، طوري كه هيچ ردي از قلم بر روي آن باقي نمي ماند. لازم است گفته شود كه رنگ هاي روغني ديرتر از رنگ هاي لاتكسي خشك مي شود و معمولا همراه با آن از تينرهاي روغني نيز استفاده مي گردد.
رنگ هاي پلاستيك
معمولا رنگ هاي پلاستيكي از غلظت بسيار زيادي برخوردار هستند به همين دليل رد قلمو و غلطتك بر روي سطح باقي مي ماند، بنابراين بهتر است از آن براي رنگ كردن سقف كه نياز به تميز كردن كمتري دارد استفاده گردد. اين نوع رنگ قديمي بوده اما به دليل لكه پذير بودن آن خيلي مورد استقبال قرار نگرفته است.
رنگ هاي لعابي
از رنگ هاي لعابي براي سطوحي كه نياز به يك لايه ضد آب دارد استفاده مي گردد چرا كه پس از خشك شدن، يك پوشش سخت و مقاوم در برابر آب توليد مي كنند.
رنگ هاي اكريليك يا لاتكسي
نكاتي كه در خصوص رنگ هاي آكريليكي يا لاتكسي بايد ذكر شود كه اين است كه نسبت به رنگ هاي روغني بو و گاز كمتري را از خود متصاعد مي كنند، حلال در آب بوده و بسيار سريع تر از رنگ هاي روغني خشك مي شوند. لكه هاي ايجاد شده بر روي اين نوع رنگ ها به راحتي پاك شده و همين امر موجب شده تا افراد استقبال بيشتري از آن داشته باشند. معمولا رنگ هاي آكريليك از ويژگي ارتجاعي برخوردار بوده و نسبت به رنگ هاي روغني مقاومت بيشتري در برابر ترك خوردگي دارند.
رنگ هاي آستر
همانطور كه مستحضر هستيد يك زيرساز مناسب مي تواند تا حد بسيار زيادي كار شما را زيباتر جلوه دهد. به جرات مي توان گفت كه زيرسازي نقش موثرتري نسبت به رنگ آميزي اصلي، در موفقيت نهايي شما خواهد داشت. معمولا از رنگ آستر در كليه سطوح بدون پوشش تعمير ديوار، در پنل هاي از پيش ساخته شده، كاغذ ديواري، محل بروز لكه ها، اجراي رنگ روغني و در هنگام تغيير ناگهاني رنگ استفاده مي شود. نكته مهمي كه لازم است به اطلاعتان برسانيم اين است كه براي تاثير گذاري بهتر قبل از استفاده از رنگ هاي آستري چند قطره از رنگ اصلي را به آن اضافه كنيد. در واقع موفقيت شما در رنگ آميزي به آستر سطح مورد نظر شما بستگي دارد.
رنگ هاي ورني و جلا
رنگ هاي جلا با درجات و شفافيت مختلفي توليد مي گردد كه اين نوع رنگ براي پرداخت نهايي سطوح كافي نبوده و براي ماندگاري و دوام بيشتر بايد ورني شود.
منبع: بازرگاني خديو
ادامه مطلب